ترنم بارون
|
به نام او.....
امروز قصه عمرم را برای یکی از محارم حریم دل می گفتم؛ وقتی به نام تو رسیدم تنفر سراسر وجوم را گرفت، گویی هرچه بیشتر از آن روزها می گذرد این داغ تازه تر می شود!! امروز باز هم تکرار نام ظاهری و زیبایت کار دست دلم داد؛ راست می گفت شاعر:"در نام نامه های کهن-گهگاه نامی شبیه صاحبان خود یافت می شود در نام نامه های معاصر هیچ بی شک شناسنامه خود را می سوزانی" وقتی که نام واقعی ات را در روایت هایم فاش کنم.........!!!
پ.ن1:منظور از شاعر استاد محمد علی بهمنی بود،شعری که به عنوان تضمین در نوشته ام استفاده کردم "نام" نام دارد.
پ.ن2:مخاطب نوشته کسی ست که آتش حسادتش پرِ مرا گرفت،کسی که گمان می بردم دوست من است.....!!!
[ چهارشنبه 91/3/24 ] [ 12:42 صبح ] [ همیشه و هنوز من ]
[ ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |