ترنم بارون
|
داشتم فکر میکردم، باز هم به مرام بارانیِ ابرها؛ راستی حالا که تو با من غریبه شده ای اگر باران بر قلمم نمی بارید، چه به روز همین تک واژه ها می آمد؟!! . . . . پ.ن: این روزها اینقدر نبوده ای که حس میکنم از ابتدای راه با خیالت گام برداشته ام!!!
[ سه شنبه 91/12/29 ] [ 2:50 عصر ] [ همیشه و هنوز من ]
[ ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |